هوش هیجانی

وجیهه عظیمی فر

هنر هشتمی ها: هوش هیجانی (EQ) سالها است مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است . از حدود 20 سال پیش به این سو ، مفهوم هوش هیجانی بر بهره هوشی (IQ) چیره شد.
اقبال پژوهشگران به هوش هیجانی از آن رو بود که در عمل می دیدند بسیاری از مدیران ارشد و کارشناسان برجسته به رغم توانمندیها و هوش بالا ، کامیابیهای درخشانی ندارند و از همه مهمتر آنکه گاه حضور آنان در مجموعه اختلال برانگیز است ، فضای تفاهم به تنش تبدیل شده ، میزان استرس کاری افزایش یافته ، انگیزه­ی کارکنان کاهش یافته و در نهایت بهره وری روند نزولی خود را طی می کند . چنین رویدادهایی ، فضای بیشتر ی را برای مفهوم هوش هیجانی گسترده تر ساخت.

هوش عقلی ارثی بوده و همان هوشی است که در حل یک مسأله ریاضی، در طرح و اجرای یک پروژه عظیم، در اختراع و اکتشافات علمی و به طور کلی در کلاس درس به ما کمک می کند. هوش هیجانی چیست؟
به چند نفر از موفق‌ترین افراد در زندگی تان فکر کنید و به خصیصه‌‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند. بی‌شک ، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی‌شان قوی و زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است آنها نسبت به دیگران ، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را برمی‌انگیزند و به خاطرخوب انجام دادن مسئولیت شغلی‌شان ، از سرپرست خود امتیاز و ترفیع می‌گیرند. آنها عواطفشان بدون ریاکاری ، احساساتشان بدون نخوت ، و اعتماد به نفسشان عاری از هر خودنمایی است. تفاوت بین این دو گروه، تفاوت میزان IQ یا ضریب هوشی و چیزی است که EQ یا هوش هیجانی نامیده می‌شود

دانیل گولمن قبلا مهارتها را به پنج حیطه اصلی تقسیم کرده بود اما اکنون این الگو را بیشتر متناسب با مدیریت و رهبری سازمانی در چهار حیطه کلی خلاصه میکند:

1- خود آگاهی:منظور از خود آگاهی ،داشتن فهم عمیق از هیجانات خود، افراد دارای خودآگاهی قوی و واقعگرا هستند شاید گویاترین نشانه خودآگاهی ،گرایش به خود اندیشی و تفکر باشد .افراد خودآگاه عمدتا زمانی را برای تنهایی و فکرکردن در خلوت ،اختصاص میدهند بسیاری از مدیران برجسته ،در حقیقت روش متفکرانه خود اندیشی را که در زندگی معنوی خود پرورش میدهند،وارد زندگی کاری خود میکنند

2- خویشتن داری قدرت تنظيم احساسات خود، توانايي‌اي است که بر حس خودآگاهي متکي باشد و به ظرفيت شخص براي تسکين دادن خود، دورکردن اضطراب ها، افسردگي‌ها يا بي حوصلگي‌هاي متداول اشاره دارد. افرادي که به لحاظ اين توانايي ضعيفند، دايما با احساس نوميدي، خشم مزمن و افسردگي دست به گريبان‌ هستند، در حالي که افرادي که در آن مهارت زيادي دارند با سرعت بسيار بيشتري مي‌توانند ناملايمات زندگي را پشت سر بگذارند.الف)خوداری هیجانی ب)شفافیت ج)تطابق د)پیشرفت ز)پیشقدمی ه)خوشبینی از مصداقهای آن میباشد.

3-آگاهی اجتماعی : نیز شامل همدلی ،درک هیجانات دیگران فهم دیدگاههای آنان و اهمیت فعالانه برای نگرانیهای آنها ،آگاهی سازمانی:تفسیر امور جاری ،شبکه های تصمیم گیری وسیاستها در سطح سازمانی ،خدمت:شناخت و رسیدگی به نیازهای مشتری یا ارباب رجوع است.

4-مدیریت رابطه :مواردی چون رهبری انگیزه ساز ،نفوذ،رشد وتوسعه دیگران،ایجاد تغییر،مدیریت تعارض و کار گروهی است

باید گفت بیشتر مهارتها در اثر تعلیم و تربیت پیشرفته میشود واین موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش اجتماعی صحیح می باشد

این خصیصه در روابط عمومیها خود را یخوبی آشکار میکند چرا که یک مدیر روابط عمومی با هوش هیجانی بالا، تعلق و وابستگی زیادی به سازمانش دارد ،مدیریت بحران را بخوبی میداند،از افراد خوش لباس و خوش خنده در گروه کاریش استفاده میکند پایه های کارش بر خود آگاهی،خود شکوفایی همراه با خود ارزیابی و شفافیت می باشد .

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا